سخنی در باره دموکراسی!
جناب آقای دکتر فراستخواه نوشته ی زیبایی دارد در مورد دموکراسی. تعریفی که بدست داده، زیبا است:
دموکراسی … شیوه زندگی است!
می توانید نوشته ایشان را اینجا بخوانید:
فرض پنهانی در نوشته هست که گویا ما دموکراسی معمول شده در دیگر کشورها را تجربه کرده ایم!!! و حالا باید به تعمیق آن توجه کنیم.
در واقع یک نوع از آن دیگری را بخود پنداشتن » یا همان زبانزد معروف کوچه بازاری را بکار برده اند که :
من آنم که رستم بود پهلوان!
و حالا برای چنان دموکراسی ای - که در دیگر کشورها هست و ما با حسرت به آن می نگریم - به نگاهی تازه به آن نیاز داریم!!
چند و چون و کم وکاستی های دموکراسی معمول در کشورهای دموکرات بجای خود، اما اجازه دهید ما به همین مرحله برسیم تا بعد به تعمیق آن توجه کنیم!
فقط برای برپایی همان دموکراسی پر نواقص ، کلی مسئله داریم که :
۱ - قانون اساسی که ملتزم به اسلامیت است! و نه انسانیت!
۲ - نظارت استصوابی است
۳ - زندانیان ی اند
۴ - قانون مجازات اسلامی است
۵ - آزادی احزاب ی است
۶ - آزادی مطبوعات و انتشاراتی است که بتواند نظرات را آزادنه برای مردم بازگو کند.
۷ - اختیارات بی حد و حصر ولایت مطلقه فقیه است،
که اگر روزی روزگار حل شوند، آنوقت :
بر پایه همین ها، همان دموکراسی پر نواقص دیگر کشورهای دموکرات می تواند به پیدایش:
تشکیل انجمن های محلی، صنفی، شهری و منطقه ای بیانجامد تا نظر استاد نمودار شود:
فلسفه بینا!
برای همبستگی انسانی و اجتماعی مان و برای پایداری زندگی در این سرزمین… تنها راهی که باقی مانده است … درک عمومی ایرانیان از حقیقت است…. حقیقت خصیصه مشاع است. حقیقت در تصاحب هیچ یک از ما نیست. حقیقت در میان » است »
دموکراسی ,حقیقت ,نوشته , , ,همین ,به تعمیق ,تعمیق آن ,و حالا ,دیگر کشورها ,در دیگر
درباره این سایت